یه روز یه بوته ی کدویی کنار یه درخت چنار قد بلند سبز شد توی بیست روز رشد کرد دور درخت چنار پیچید و و به بزرگترین شاخه درخت چنار رسید کدو دید که خیلی بزرگ شده رو به چنار کرد از چنار پرسید تو چند سالته ؟ چنار گفت دویست سالمه شایدم بیشتر کدو برای چنار خندید و گفت من توی بیست روز از تو بزرگ تر شدم بگو این تنبلی تو از چیه ؟ چنار برای کدو گفت که الان وقت داوری من وتو نیست وقتی که باد تند بوزد اون موقع که معلوم می شود که کی قوی تر و بزرگتر است.

• فاطمه ارمند
• 15 مرداد 1404

درس درباره آفریده های خدا است

• تینا راسخ
• 15 مرداد 1404

بهار از راه رسید و درختان و گیاهان از خواب پاییزی و زمستانی بیدار شدند. موضوع کل : گیاهان در پاییز و رسیدن بهار.

• سارا
• 15 مرداد 1404

خیلی خوبه من که کارنامه رو علی کرفتم خوبه

• دیانا مصلحی پور
• 15 مرداد 1404

درس فارسی صوتی باشد

• سنا
• 15 مرداد 1404

درس فارسی صوتی باشد

• سنا
• 15 مرداد 1404

ما توی یه جایی به نام دنیا زندگی می‌کنیم این دنیا کلی آفریده‌های جالب رنگارنگ داره که خدا اونا را آفریده و ما باید خوب نگاه کنیم و تحقیق کنیم تا اونا رو ببینیم مقایسه کنیم مثلاً کوه‌ها رو با دره‌های عمیق شما بعضی وقتا از خودتون نمی‌پرسید که آب چرا روی زمین وجود داره یا اگه آب نباشه ما می‌تونیم اونو به وجود بیاریم دیدید که علف‌های نازک از توی سنگلاخ‌ها رشد می‌کنند یکی از نویسنده‌ها اینجوری آفریده‌های خدا رو ترجمه کرده سکوت اگه ساکت باشیم می‌تونیم ساکت‌ترین آفریده‌های خدا رو ببینیم

• 15 مرداد 1404